💘my angel🌙 🍷couple: krisho🍷 💕Genre: Romance💕 (part 5)

کمربندش رو باز کرد و محکم گونه کریس رو بوسید.
بعدشم لپ جونمیون رو گاز گرفت.
_اخ وحشی. چرا گاز میگیری.
با دستش جای دندونای گائون رو مالید.
_بس که نرمن. بابا ترو خدا دست بگیر. ببین چه نرمن. تازه خیلیم خوشمزه بود.
جونمیون متعجب خواست برگرده سمت گائون که دست کریس رو گونش نشست‌. کریس نوازش وار گونشو دست می‌کشید.
_راست میگی بابا، خیلی نرمن.
جونمیون دست کریس رو پس زد.
این مرد با خودش چه فکری کرده بود که نوازشش میکرد. عوضی!
به کافه مورد نظرش رسیدن و روی یه میز گوشه سالن نشستن.
گائون چون مدرسه بود، به سمت سرویس بهداشتی حرکت کرد تا دستاشو بشوره. با رفتن گائون جو بین کریس و جونمیون بدتر شد. جونمیون به حرکت کریس فکر میکرد و کریس سخت مشغول فکر کردن به نقشَش بود. قبلش باید با گائون هماهنگ میکرد.
_اسمتو نمیدونم!
جونمیون متعجب از شروع بحث به این شکل سرشو بلند کرد و به مرد نگاه کرد.
_کیم جونمیون، صاحب برند سوهو، بیست و چهار ساله و تک فرزند و صد البته مطمئنم تمام اینا رو میدونی حتی خیلی بیشتر از این.
کریس کم نیورد و به جلو خم شد. حالا که یکی پیدا شده بود که ازش خوشش اومده چرا باید تعلل میکرد؟ اونم موش کوچولویی به این جذابی!
_باهوشی. تا کی اینجا میمونی.
کریس نگاهی بهش انداخت که جونمیون ترجیح داد به سرعت جوابش رو بده.
با اومدن گائون این جونمیون بود که برای شستن دستاش به دستشویی رفت. البته که برای آروم کردن خودش بود و دور شدن از میدان دید اون مرد گرگی.
کریس و گائون کاملا جدی گفته بودن بره خونه خودش. درسته خیلی پرویی میشد اما لازم بود. با رسیدن جلو خونه، جونمیون معذب به سمت پدر و پسر پر حاشیه چرخید.
این قسمت از نقشه به عهده گائون بود. این توافقی بود بین پدر و پسر که هر دو رو به چیزی که میخواستن میرسوند و اون جونمیون بود.
_میونی هیونگ، بدو برو وسایلاتو بردار بیا. شب پیش ما می‌خوابی.
جونمیون متعجب نگاهشو بین اون دوتا چرخوند. هر دوتا خیلی جدی بهش خیره بود.
نفهمید چی شده تا به خودش بیاد دید تو خونه کریس وو، تو اتاق کارش، داره طراحی می‌کنه. برای خودشم عجیب بود که چطور پاش به اینجا باز شده. جونمیون در مقابل این پدر و پسر تسلیم بود.
با صدای در سرش رو بلند کرد و به کریسی خیره شد که با بالا تنه لخت به چارچوب در تیکه داده.
_درسته اینجا خونه شماست اما برای ورود به یه اتاق باید در زد.